مطالعه حاضر اثرات «بین سطحی» بافت ملی و شواهد «سطح فردی» مربوط به ارزش‌ها و نگرش‌های را تحلیل کرد. در مطالعه حاضر تأثیر بالقوه خرده فرهنگ‌های اقلیت‌های قومی، ملی، زبانی یا مذهبی در درون کشورها بررسی نشد، موضوع مهمی که اغلب در قالب مفهوم «جهان محلی شدن» بیان می گردد؛ بدین معنا که «امر محلی» به طور مستقیم با «امر جهانی» در تعامل است. به احتمال زیاد، این حوزه، حوزه پژوهشی پرباری است، به ویژه هنگامی که اثرات بازارهای جهانی فراتر از مرزهای ملی گسترش می یابد . برای مثال، انتقال نگرش‌های دموکراسی و بازار آزاد از طریق تلویزیون آلمان غربی به شهروندان آلمان شرقی کمونیستی. همچنین تأثیر رسانه‌ها در دولت‌های متکثر، نیز مهم است؛ برای مثال، تضاد در پوشش اخبار روزنامه‌های اجتماعات کاتولیک و پروتستان در ایرلند شمالی و تصاویر متضاد تلویزیون اسرائیل و فلسطین در مورد رخدادهای این دو کشور. مقایسه‌های مطالعات موردی دقیق تر که بر خرده فرهنگ‌های متمایز در درون کشورها متمرکز می شوند، به واسطه جمع آوری داده‌های پیمایشی طولی به منظور مقایسه اثر استفاده از رسانه‌ها و تغییرات ارزشی در میان جمعیت‌های اقلیت و اکثریت ساکن در مرزهای ملی مشترک، به پژوهش های آینده کمک عمده ای خواهند کرد.
 
همچنین این مطالعه بر تأثیر قرار گیری نسبتا مداوم در معرض رسانه‌های خبری متمرکز است؛ البته این مطالعه به تحلیل محتوی پیام های رسانه‌ای نمی پردازد زیرا در مطالعه ای که حاوی نمرات کشورها است، این کار بسیار پیچیده می شود. بنابراین مطالعه حاضر، فاقد اطلاعاتی در زمینه میزان قرارگیری کاربران رسانه‌های خبری در معرض اطلاعات مربوط به امور محلی در جامعه خود، وقایع ملی یا اخبار بین المللی و همچنین میزان توجه افراد به اطلاعات موجود در هر یک از این سطوح (سه گانه) است. پژوهش در کشورهای معین و کشورهای عضو اتحادیه اروپا، تحلیل محتوای سیستماتیک منابع اطلاعاتی را با پیمایش‌های مربوط به افکار عمومی پیوند زده است. در این راستا انجام تحقیقات ملی - مقطعی بیشتر، میان کشورها می تواند نتایج ارزشمندی به ارمغان آورد.
 
در نهایت، تفسیر جهت علیت رابطه بین استفاده از رسانه‌های خبری و نگرش‌ها، ارزشها و کردارهای فرهنگی که در پژوهش حاضر بررسی شد، ذاتا دشوار است. تا حدودی، ممکن است الگوهای ارائه شده ناشی از سرگیری باشد؛ دیدگاه استفاده و رضایت نشان می دهد که افراد در پی پیام های رسانه‌ای هستند که با ترجیحات و ارزش‌های قبلی شان سازگار است. آنهایی که به سیاست علاقه مند هستند با احتمال بیشتری به برنامه‌های خبری توجه کرده در حالی که افرادی که علاقه ای به سیاست ندارند، توجه و علاقه بیشتری به موسیقی، ورزش و برنامه‌های سرگرم کننده دارند. اما به نظر می رسد که احتمالا این فرآیند، یک فرایند «تعاملی» است و نه «یک طرفه»؛ تداوم قرار گیری در معرض اطلاعات رسانه‌های جمعی منجر به تقویت یک سری ارزش‌ها و نگرش‌ها می گردد. داده‌های پیمایش‌های پانلی ملی - مقطعی در مورد عادات استفاده از رسانه‌ها و نگرش‌های اجتماعی با داده‌های آزمایشگاهی تحت شرایط دقیقا کنترل شده، به حل این موضوعات کمک می کند. مطالعات بیشتر در مورد ارتباطات جمعی و افکار عمومی نیازمند کشف سؤال های پیچیده ای است؛ سؤالاتی مانند اینکه: اطلاعات مربوط به مکان ها و مردمان مختلف چگونه کسب می شوند و اینکه چگونه‌این امر به نوبه خود، آگاهی، ارزش‌ها و باورهای افراد و در نتیجه فرهنگی اجتماعی گسترده تر را شکل می دهد.
 
نظریه اثرات مشروط دیوار آتش: پس از بیان این محدودیت‌ها، باید پرسید که کدام یافته ها را می توان با اطمینان پذیرفت. به خصوص، اینکه تنوع فرهنگی واقعأ تا چه حد مورد تهدید قرار گرفته است . و تنوع ملی تا چه حد در مقابل جهانی شدن ارتباطات، نیازمند محافظت است؟ نظریه دیوار آتش بیان می کند که هویت‌ها، ارزشها و شیوه‌های زندگی متمایز جوامع، در برابر اثر رسانه‌های جهانی، بسیار ریشه دارتر و مقاوم تر از آنچه هستند که اغلب ادعا می شود. اطلاعات افراد درباره جامعه و جهان از منابع اطلاعاتی گوناگون کسب میشود و تنها از طریق تصاویر و ایده‌هایی منتقل شده توسط تلویزیون با فیلم و روزنامه‌ها کسب نمی شود. امروزه در علوم ارتباطات مدرن، نظریه‌های ساده انگارانه «محرک - پاسخ» که اعتقاد به اثر تزریقی رسانه‌ها دارند، به طور کلی قدیمی و منسوخ پنداشته می شوند. نویسندگانی مانند بندیک اندرسون" تأکید کرده اند که فرهنگ‌های ملی و هویت‌های جمعی قویا از طریق تاریخ مشترک، زبان‌های مشترک و سنت‌های مذهبی شکل می گیرند که برای قرنها باقی می مانند. تحقیقات و نظریه‌های جامعه پذیری نیز نشان می دهند که باورهای پایدار و ارزش‌های اصلی در سال های اولیه زندگی، از طریق تعاملات شخصی با والدین و خانواده، معلمان و روحانیون و دوستان و همسایه ها در اجتماع محلی و نیز به طور مستقیم از تجارب شخصی اولیه در دوره شکل گیری شخصیت افراد، کسب می شود و علیرغم تأثیر ارتباطات جمعی این ارزش‌ها در طول بزرگسالی همچنان باقی می ماند. باورهای مربوط به نقش‌های مناسب زنان و مردان، نگرش‌ها نسبت به نقش دولت و بازار، احساسات در مورد مشارکت مدنی و باورهای مربوط به زندگی معنوی، از منابع متعددی نشات می گیرد. در واقع، رسانه جمعی یکی از عامل های جامعه پذیری است . و پژوهش حاضر اثبات کرد که اثرات فرهنگی معنادار قطعا ناشی از استفاده مداوم از رسانه‌های خبری است. اما رسانه‌های جمعی ارزش‌های تمامی جوامع - اعم از جوامع فقیر و ثروتمند - را تغییر می دهند. فرهنگ در جوامع پساصنعتی پویا است و نه ایستا و در طول زمان نیز تحول می یابد. ممنوعیت کامل رسانه‌های جمعی جهانی، تحول هنجارهای فرهنگی را متوقف نمی کند و سؤال این است که آیا تحمیل کردن آن مطلوب است.
 
منبع: جهانی شدن و تنوع فرهنگی، پیپا نوریس و رونالد اینگلهارت، ترجمه: عبدالله فاضلی و ساجده علامه،صص331-328، چاپ و نشر سپیدان، تهران، چاپ اول، ۱۳۹۵